امید، بزرگ ترین شعف است

ساخت وبلاگ
<a href=امید، بزرگ ترین شعف است" src="https://i1.tnews.ir/2018/01/02/102395863_126743412ceddb.jpg" title="امید، بزرگ ترین شعف است"/>

حجت بداغی
داستان نویس
عجب محشری است. محشر نه به این معنا که خیلی خوب است، محشر به معنای اخص کلمه. همان کن فیکون شدن جهان. همان کوه های چون پنبه زده شده روان. همان خاموش شدن ستاره ها در آب های روان. از تمام جهانی که بیرون رمان است و ما در آن زندگی می کنیم دو گزارش کوتاه از یک پرونده مختومه در دست ماست که شاید در روزنامه خوانده باشیم، یا در گزارش پلیس. مردی برای تعطیلات به کنار دریا می رود، جایی که نصف روز با قطار از جهان ما فاصله دارد، اما به شکل وجودی کاملاً متمایز از جهان ماست، از جهان ما جایی که مرد رفته را از دور می توان دید همیشه، در زل آفتاب، در شنزار تفتیده، جایی که خطوط نگاه در هم می شکند و تصویر دیدنی نی نی می کند و ما هرگز به آن نمی رسیم، هر چه برویم فاصله آنجا با ما کم نمی شود، زیرا که آنجا سراب است. این کتاب را امسال همین چند ماه پیش خواندم. یادم می آید روی جلد صد سال تنهایی از قول ناتالیا کینگزبورگ خطاب به کسانی که می گفتند رمان مرده است نوشته بود همگی در برابر این کتاب کلاه از سر بردارید. من مدت ها بود لذت مبهوت شدن از خواندن را، از آن دست که اول بار امریکای کافکا را خواندم، یا مرشد و مارگاریتا را، یا باران تابستان را، یا خیلی های دیگر که خوانده اید و می دانید، از دست داده بودم. تصور می کردم دیگر نوشته تازه ای نیست از آن دست که یکسر دیگر باشد، یا دست کم من آنقدر خوانده ام که دیگر چنین نوشته ای برایم نیست. فکر می کردم لذت بدون تحلیل از خواندن چیزی است که در تاریخ زندگی من تاریخ مصرفش گذشته، اما وقتی «زن در ریگ روان» را خواندم، که خیلی هم متأخر است، خیالم راحت شد، تا انسان ها می نویسند همیشه چیزی هست که تازه از ...

اخبار پیشنهادی:

امید، بزرگ ترین شعف است
رمان 98 - رمان جدید...
ما را در سایت رمان 98 - رمان جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان romann بازدید : 178 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 9:37