رمان 98 - رمان جدید

متن مرتبط با «تابستانی»» در سایت رمان 98 - رمان جدید نوشته شده است

عرضه «جایزه تابستانی» در کتابفروشی ها

  • خبرگزاری شبستان: رمان «جایزه تابستانی» نوشته رضا وحید توسط انتشارات کتاب مسجد مقدس جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از مسجد مقدس جمکران، رمان «جایزه تابستانی» نوشته رضا وحید توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب یکی از عناوین مجموعه «گنجشک های جمکران» است که توسط این ناشر برای نوجوانان چاپ می شود.داستان این رمان درباره نوجوانی است که پدرش به او قول داده در صورت کسب نمره خوب در امتحانات، برایش جایزه خواهد خرید. نوجوان قصه که یک پسربچه است، توقع دارد پدر برایش یک دوچرخه بگیرد اما پدر به جای چیزی که مد نظر اوست، برایش یک مرغ می خرد.ورود مرغ به خانه و ماجراهایی که پس از آن رخ می دهد، از اتفاقات این رمان هستند. این رمان ۵ فصل داد.در قسمتی از این کتاب می خوانیم: از چشم های مادرم معلوم بود که تعجب کرده است. گفت: «مگه نمی خواستی پسش بدی؟!»ساکت ماندم._ با چی لونه بسازید؟! حیاط کثیف می شه.بلند شدم و به همان طرفی که خانه نیمه خراب قرار داشت اشاره کردم و گفتم: «از اونجا خاک میاریم و اونجا می ریزیم و لانه درست می کنیم.» و بعد به گوشه حیاط اشاره کردم همان جایی که حمام قرار داشت. البته در حمام از داخل آشپزخانه بود فقط دیوارش بیرون بود و یک کنج برای لانه سازی ایجاد می کرد. مادرم سرش را بالا آورد تا بگوید که نمی خواهد اما سریع تر از آن،, ...ادامه مطلب

  • «جایزه تابستانی» به کتابفروشی ها آمد

  • به گزارش خبرنگار مهر ، رمان «جایزه تابستانی» نوشته رضا وحید توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب یکی از عناوین مجموعه «گنجشک های جمکران» است که توسط این ناشر برای نوجوانان چاپ می شود.داستان این رمان درباره نوجوانی است که پدرش به او قول داده در صورت کسب نمره خوب در امتحانات، برایش جایزه خواهد خرید. نوجوان قصه که یک پسربچه است، توقع دارد پدر برایش یک دوچرخه بگیرد اما پدر به جای چیزی که مد نظر اوست، برایش یک مرغ می خرد.ورود مرغ به خانه و ماجراهایی که پس از آن رخ می دهد، از اتفاقات این رمان هستند. این رمان ۵ فصل داد.در قسمتی از این کتاب می خوانیم:از چشم های مادرم معلوم بود که تعجب کرده است. گفت: «مگه نمی خواستی پسش بدی؟!»ساکت ماندم._ با چی لونه بسازید؟! حیاط کثیف می شه.بلند شدم و به همان طرفی که خانه نیمه خراب قرار داشت اشاره کردم و گفتم: «از اونجا خاک میاریم و اونجا می ریزیم و لانه درست می کنیم.» و بعد به گوشه حیاط اشاره کردم همان جایی که حمام قرار داشت. البته در حمام از داخل آشپزخانه بود فقط دیوارش بیرون بود و یک کنج برای لانه سازی ایجاد می کرد. مادرم سرش را بالا آورد تا بگوید که نمی خواهد اما سریع تر از آن، نرگس دستش را جلوی چشمش گذاشت و شروع کرد به هق هق کردن و گفتن: «خونه می خواد، شب سرما می خوره، گناه داره.»مادرم که هنوز از شب قبل بی حوصله بود دستش ر, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها